با سلام. بنده پسری ۳۲ ساله هستم که از ۱۴ سالگی احساس علاقه به همجنس در بنده شکل گرفت (قبلش به جنس مخالف علاقه داشتم). این احساس همیشه با احساس شرم همراه بود که به افسردگی و خونه نشینی از ترس مواجهه با بچه ها همراه شد. تابیست پنج سالگی همیشه با این احساس مقابله کردم و خودم رو سرکوب میکردم. حتی فکر خودکشی منو راحت نمیزاشت اما جرات انجامش رو نداشتم. تا روزی که با کسی که این مشکل رو داشت برخورد کردم و به پیشنهاد اون با کلی کلنجار رفتن با خودم قبول کردم که این مشکل برطرف نمیشه و باید خودم رو همینجوری که هستم قبول کنم... تا چند وقت احساس آرامش کمی داشتم اما هنوز تنهایی اذیتم میکرد... چند بار پیش دکتر رفتم و بخاطر افسردگی قرص مصرف کردم تا جرات کردم مشکل اصلیمو بهش بگم! اما تا دهن باز کردم انگار دنیا شروع کرد دور سرم چرخیدن و احساس بدی تمام وجودم رو گرفت. با اینکه ایشون دکتر دیگه ای رو معرفی کردن اما بنده بدلیل احساس خجالت شدید از مراجعه خوداری کردم و سعی کردم به روند قبلی ادامه بدم... اصرار خانواده و دوستان به ازدواج من رو مجاب نکرد چون میدونم ممکنه تو زندگی مشترک به مشکل بخورم. با اینکه تا بحال دست به کار ناشایستی نزدم اما دیگه نمیتونم تحمل کنم و از ترس صدمه زدن به بقیه با تمام سختی هاش شاید به دکتر مراجعه کنم. درک نمیکنم چرا من باید اینجوری بشم! این احساس جلوی پیشرفت من تو زندگی رو گرفته و باعث شده گوشه گیر و افسرده بشم، واقعا درمانده شدم خواهش میکنم کمکم کنید